قالیباف از جلیلی انتقام گرفت؟| کابینه پزشکیان و وزنکشی اصولگرایان
رویداد ۲۴ | خبرآنلاین در گزارشی به قلم سیما پروانهگهر به بررسی وضعیت طیفهای مختلف اصولگرایی و مشخصا باخت طیف پایداری به قالیبافیها که حالا با دولت پزشکیان همراه شدهاند، پرداخته است.
نویسنده که معتقد است «وضعیت جبهه پایداری و حلقه جلیلی در این روزها مصداق تکرار تجربه شکست تراژیک سال ۱۳۹۲، اما به کمدیترین حالت ممکن است.» نگاهی دارند به روند بررسی صلاحیت وزرا در مجلس و موضعگیریهایی که شد و فضایی که تا پیش از روز آخر حاکم بود؛ در ادامه از نقش بر آب شدن پروژه باجخواهی پایداری نوشته و دلایل آن را اینطور برشمرده است: «نخست راهبرد و رفتار خود مسعود پزشکیان بود. پزشکیان از ابتدا با محاسبات سیاسی نوعی از کابینه را بست که نظرات طیفهای معتدل اصولگرایان را جلب کند. باور ذهنی یا محاسبه سیاسی، تصمیم جمعی و شخصی یا تحمیل اجباری، هر چه بود پزشکیان با این اقدام نوعی رضایت را در سطوح مختلف پارلمان از اقدام خود ایجاد کرد.... بخش دوم این راهبرد سخنرانی مسعود پزشکیان بود. تاکید او بر هماهنگی کامل با رهبری در زمینه چینش کابینه البته موافقان و مخالفانی زیادی داشت، اما به عنوان یک راهبرد در زمان رای اعتماد اثرگذار بود. سومین موضوع تاثیرگذار در رای کامل به کابینه پزشکیان و شکست طیف تندروی اصولگرا به نقش جدیدی بر میگردد که «محمدباقر قالیباف» برای خود تعریف کرده است؛ به مختصاتی که او به عنوان رئیس مجلس در معادله پساانتخاباتی ۱۴۰۳ برای خود تعریف کرد و نقش خود را نیز با قدرت بازی کرد.»
نویسنده گزارش، برخورد قالیباف در مقابل چهرههای تندرویی مثل ثابتی و مالک شریعتی و رسایی را مصداق تلاش قالیباف برای همراهی با کابینه پزشکیان آورده و تاکید میکند که خود پایداری هم اشتباه فاحشی داشته است. در این گزارش آمده است: «واقعیت این است که جبهه پایداری بعد از سال ۱۳۹۲ با یک گفتمان ثابت در عرصه سیاسی حاضر است. بخشی از این گفتمان به ماهیت فکری این جریان باز میگردد که این بخش نقطه اشتراک و بخش هم پوشان با حلقه سعید جلیلی است؛ گفتمان مرتبط با حجاب، فیلترینگ و سبک زندگی و خانواده، نگاه به دیپلماسی و ... این گفتمان در زمان انتخابات ریاست جمهوری دوبار در معرض رای مردم قرار گرفته است و هر دوبار نیز مقبول نشد.
بخش دوم گفتمان درون پارلمانی این جریان است که با چند فیلتر حرکت میکند؛ رخدادهای سال ۱۳۸۸ و آنچه با کلید واژه فتنه تعبیر میشود. مساله دولت روحانی و برجام. سیاست خارجی غرب زده و منفعل گرا و مواردی از همین دست. تمامی کنش و واکنش جبهه پایداری و جلیلیون در بیرون و درون پارلمان بر روی همین موضوعات سوار بوده و هست. اگر تا پیش از این، انتخابات سال ۱۳۹۲ و انتخابات ۱۴۰۳ نشان از عدم اقبال شرکت کنندگان در انتخابات به این مساله داشت حالا رای کامل مجلس اصولگرای دوازدهم و همراهی طیف قالیباف با مدیریت او در حمایت از پزشکیان و حرکت قالیباف به سمت دوری هر چه تمام از آنها نوید دیگری نیز میدهد: این که اگرچه آنها زیر سایه مشارکت حداقلی و رویه نظارت استصوابی توانستند به بهارستان راه یابند، اما قدرت تاثیرگذاری خود را زیر سایه موارد مختلفی همچون شکست ایده حاکمیت یکدست و گفتمان تکراری فاقد قابلیت اجرایی از دست داده اند.»
در جمع بندی این گزارش آمده است: «این شکست از این جهت برای منتقدان این تفکر چاشنی کمدی را دارد که این جریان با سروصدای زیاد به مجلس دوازدهم آمد و میزان رای قالیباف و اسامی لیستهای مشترک و متفرق اصولگرایان با تحلیلهای وصله پینهای نشان از دست برتر خود در مجلس دوازدهم میدانست. فارغ از این که دست بالای دست بسیار است. رای یکدست مجلس اصولگرای دوازدهم به کابینه مسعود پزشکیان اگرچه تاریخ آغاز به کار دولت او شد، اما برگی جدید در تقویم تقسیم بندیهای جدید و آغاز فصل وزن کشیهای جدید نیز هست. فصلی که برای هرکس بهار است برای حلقه سعیدجلیلی و رفقایش در جبهه پایداری و حلقه مقداد خزان است.»
اگه قالیباف جلسه بگه انتقاد دارم ، متهم وفاق میشه ، اگه بگه موافقم انتقام جو میشه ؟ کدام مغرض فریبکاری از پزشکیان و قالیباف چنین سو استفاده ای میکنه ؟